نام‌های ایرانی به همراه معنی | اسامی ایرانی | حرف پ

پ

پارمین: تکه‌ای از بلور، نام همسر داریوش هخامنشی

پارمیدا: مترادف: پارمیس، پر دانش و دانا، پر مهر و پرعهدوپیمان، بهشت کوچک، دختر باران(عروس باران)

پارسا: پاکدامن، زاهد

پاکان: پاکها - نامی کردی

پاکتن: نیکو چهر پاکیزه تن

پاکدخت: دختر پاک

پاکزاد : پاک نژاد، نجیب

پانته آ: زن زیبای شوشی.همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند اما نپذیرفت

پدرام: آراسته، نیکو، شاد

پرشنگ: تابش، آتشپاره

پرتو: روشن، تابش، فروغ

پرنسا: پرنسا، اسم اصیل ایرانی به معنای لطافت و زیبایی است.

پَرنگ : نام پسر سام

پوروچیستا: دختر دانا - نام دختر کوچک زرتشت گرامی و همسر جاماسپ

پرستو: پرنده مهاجر

پرویز: پیروز - لقب خسرو دوم، پادشاه ساسانی

پروین: (پَرو + ین) واژه «پَرو» در «پروانه و پروین» به معنای «پر» است و «پروین» یعنی " به ظرافت و زیبایی پر، دختر زیبا و با ظرافت یا دختر سفید روی و زیبا / پروین اعتصامی موجب ماندگاری این نام شد / واژه پروین در خوشه پروین نام مجموعه‌ای از ستارگان است که با عُنقود ثُـرَیّـــا در عربی برابری می‌کند

پردیس: بهشت، باغ و بستان

پرهام: پرهام یکی از قدیمی‌ترین نامهای پارسی باستانی (مخفف پیر همه) و به معنی فرشته خوبی است. همچنین نام پارسی و کهن یکی از پیامبران اوللعزم است، قبل از آنکه با نام حضرت ابراهیم و از طریق قرآن به ایرانیان معرفی گردد.

پژمان: افسرده، غمگین

پژوا: بیم و هراس

پژواک: انعکاس صدا، طنین

پرنیا: پارچه حریر

پشنگ: میله آهنی - نام پدرافراسیاب

پروانه: (پرو + انه = پروانه / به مانند پر یا به ظرافت و زیبایی و سفیدی پر پرندگان)حشره‌ای زیبا که خود را به شعله می‌زند

پرسام: پهلوان.مانند سام

پری: فرشته

پریچهر: زیبا روی -دارای چهرهای به زیبایی پری- نام همسر جمشید شاه

پریدخت: دختر پری، همسر سام نریمان و مادر زال

پریسا: همچون پری = پری افسای.افسون کننده حور و پری

پرناز: پری ناز دار

پریوش: پری روی، فرشته روی

پریا: زیبا جمع پری

پگاه: بامداد، سحر، صبحگاه

پوپک: هدهد

پوران: جانشین، یادگار

پوراندخت: نام دختر خسروپرویز

پوریا: پوریا پیوند « پور»  به معنی « پُر»  و « ی  » نسبت و«  الف » زیبایی است .( پور + ی + ا = پوریا )  پوریا یعنی بسیار دارنده .

نامهای کهن ایرانی که در کتاب گنجینه نامهای ایرانی ثبت است نام هایی چون پوروبّراتَر : پُر برادر / پورو تور : دارنده ی گاو نر بسیار / پورو داتا : بسیار دهنده ، سخی  را داراست . در این نامها پور به معنی «پُر » است  .

در روایتی دیگر ، "پور" را به معنی <پسر> و "یا" را مخفف <آریا> میدانند که پوریا معنی پسر آریایی را میدهد.

این نام را به خاطر پوریای ولی ( پهلوان محمود خوارزمی ) عارف و پهلوان ایرانی صاحب کتاب « کَنزُ الحقائق »  به عنوان نام برای پسر برمی گزینند .

پولاد: آهن سخت و کوبیده، نام پهلوان ایرانی زمان کیقباد

پویا: سرشار از زندگی

پویان: رونده و دونده - جستجو کننده - دکتر امیر پرویز پویان، رهبر نهضت سیاهکل

پونه: گیاهی خوش عطر و بو که در کنار جویها می‌روید.

پیام: الهام، وحی، پیغام

پیروز: کامیاب، فاتح، نام چند نفر از پادشاهان ساسانی

پیمان: عهد، قول وقرار - عنوان اسامی مردان در فارسی دری

پرسام:پهلوان.مانند سام